نمی دونم کی این نوشته. یکی از دوستام برام میل کرده. دیدم اکثرش همون حرفائی که خیلی وقت بود می خواستم بنویسم. گذاشتمش اینجا. همه ش که نباد حرف بزنیم، یه کمم گوش کنیم بد نیست!
کمی بیاندیشیم...
"دست و پا زدن و فریاد زدن همیشه نشانه بیداری نیست گاهی نشانه خواب بودن ، کابوس دیدن و هذیان گفتن است"
ما ایرانی ها دیگه کاملا تبدیل شدیم به ملت زنده باد مرده باد !
ما وطن نداریم مگر اینکه کسی به کوروش توهین می کنه ، یا اسم خلیج فارس رو عوض کنه یا آثارباستانی
در حال نابود شدن باشن یا فیلم 300 ساخته باشه….
ما دین نداریم مگر اینکه یکی یه جایی کاریکاتور پیامبر رو بکشه ، یا بخوان قرآن بسوزونن ، یا تو حرم و اماکن مقدس بمب بزارن
یه روز مهران مدیری میشه قهرمان ملی و همه برای قهوه تلخش سینه چاک می کنیم ، فردا میشه مزدور حکومتی ، یه روز حیثیت افتخاری رو میبریم یه روز لیلا اوتادی میشه فاحشه
یه روز فوتبالیست ها دست بند سبز می بندن میشن افتخار ملی یه روز میرن با احمدی نژاد فوتبال بازی می کنن فحش شون میدیم
قبل از هر سری اخراجی ها میگیم ما فیلم این چماق به دست رو نمی خریم اما باز هم میشه پر فروش ترین فیلم سینما
ما همه از ظلم وستمی که بر ما رفته و میره بیقرار و بی تابیم ، موج شدیم و عده ای هم از هر قشری، سیاستمدار و هنرمند و ورزشکارو… خوب بلدن از این موج ما سواری بگیرن پشتک وارو بزنن و حالشو ببرن
یکی نیست داد بزنه :
گشت ارشاد از وقتی شروع شد که ما به خواهرامون گیر دادیم!
دیکتاتوری وقتی پا گرفت که به همسران مون و فرزندان مون زور گفتیم!
تقلب توی انتخابات از جایی آغاز شد که همه با برگه های توی جیب مون رفتیم سر جلسه امتحان!
دروغ از اونجا شروع شد هر کدوم توی هر شغل و هر جایی که هستیم واسه کوچکترین منفعت بزرگ ترین دروغ ها رو گفتیم!
پرونده سازی ازاونجا پا گرفت که هر دفعه سه نفر از ما دورهم جمع شد پشت سر سه نفر دیگه حرف زدیم و تهمت زدیم و غیبت کردیم
سانسور از جایی شروع شد که توی فامیل و دوست و آشنا تحمل کسی که مثل خودمون نباشه رو نداشتیم
ما کمی متوهم شدیم…. همه 70 و چند میلیون این مملکت مثل ما نیستن که از صبح تا شب خبر و گزارش سیاسی می خونیم و می دونیم آخرین باری که فلان زندانی سیاسی با خانوادش حرف زده چه روزی بوده !
و دقیقه به دقیقه می دونیم تو این مملکت چه خبره ! کی چی میگه و کی کجا میره !
چند نفر از اطرافیانتون می شناسید که اصلا نمی دونن نوری زاد و توکلی و زید آبادی و ستوده و.. کی هستن؟! چند نفر رو می شناسین که به جای کسب آگاهی کردن نشستن “پای فارسی وان” و “من و تو” الیسا کجاست و بفرمایید شام می بینن ؟!
چند نفر از خانواده ، دوستان ، همکاران آشنایان خودتون می شناسید که از صبح تا شب میگن : “اینا همه دستشون تو یه کاسه است آخرش هیچی نمیشه ، اینا همش بازیه ، بزار زندگی مون رو کنیم ، و حتی گاهی همین حساسیت های ما به امور سیاسی مملکت رو مسخره هم می کنن…
بیاین قبول کنیم اگه حتی30 میلیون از این جمعیت هم شور و شعور کافی رو داشت این وضعیت اینجوری نبود
ملتی که بنزین لیتری 700 بخرن حتما لیتری 1000 تومن هم می خرن ! ملتی که قیمت خودش رو ندونه هر چیزی رو با هر قیمتی میخره
مگه این بولیوی نبود که یارانه سوخت رو برداشت بعد با اعتراض مردم دوباره برگردوند
ملتی که سه روز نمی تونه جلو شکمش رو بگیره و نره در نونوایی بربری و لواش بخره رو چی به آزادی و دموکراسی؟! در عوض واسه زندانی هایی که توی زندان اعتصاب غذا می کنن کمپین راه میندازن و پتیشن امضا می کنن
مگه اون بازار نبود که اعتصاب کرد و به خواسته اش رسید؟!
یه نگاه به مباحثه هایی که تو همین فیس بوک یا بقیه شبکه های اجتماعی و فضاهای مجازی اتفاق میفته بندازین ، ببینید ملت سر هر اختلاف عقیده ای چه جوری به هم توهین میکنن و تهمت می زنن ! فردا در یک فضای باز اینجوری می خوایم کنار هم زندگی کنیم؟!
کاش به جای بازی خوردن نقش خودمون رو ، زندگی خودمون رو تو زندگی پیدا کنیم !
بزرگترین کاری که برای وطن می تونیم انجام بدیم اینه که یاد بگیریم
دروغ نگیم،
تهمت نزنیم ،
تقلب نکنیم ،
زور نگیم ،
آگاه باشیم و آگاهی بدیم
وزیر بهداشت گفت: با ادامه روند کنونی ظرف 5 سال آینده شیوع ابتلا به ایدز از طریق جنسی در کشور 5 برابر میشود.
یکی از مزایای وجود فحشاخانه در یک کشور این است که حداقل دولت می تواند بر روی مسائل جنسی نظارت داشته باشد و از شیوع بیماری های مقاربتی و ایدز جلوگیری کند. با این روشی که حکومت در پیش گرفته نه تنها جلوی فحشا را نگرفته بلکه با جرات می توان ادعا کرد که باعث شیوع آن گشته و بدتر اینکه باعث شده مساله حالت مخفی و زیرمینی پیدا کند. دکتر سروش می گوید حاکمان اگر به خاطر حق بودن آزادی از آن دفاع نمی کنند، لااقل از این جنبه که آزادی همه چیز را شفاف می کند در پی آن باشند. اگر آزادی جنسی وجود داشته باشد دولت به واقعیت های جنسی جامعه پی می برد و می تواند برنامه ریزی بهتری داشته باشد و چاره بهتری برای حل مساله بیاندیشد که در نهایت به نفع خودش تمام می شود.
داشتم مراسم اهدای جایزه به خانم «خدیجه آزادپور» ووشوکار ایرانی را که به طور زنده از شبکه 3 پخش می شد می دیدم. چند نکته به ذهنم رسید:
۱- جای خوشحالی دارد که فضا نسبت به قبل کمی بازتر شده و ورزشکاران زن ایرانی فرصت خودنمایی پیدا کردند.
۲- در تصویر زن های نیمه عریان با لباس کمی تحریک کننده دیده می شدند که سینی مدال ها را حمل می کردند. از تلویزیون جمهوری اسلامی بعید بود که این چنین اسلام را به خطر بیندازد. اما اگر واقعا اسلام برای آقایان ملاک بود چنین کاری نمی کردند کما اینکه افتتاحیه و اختتامیه مراسم المپیک را پخش نمی کنند و یک پخش زنده فوتبال خارجی با ده ها سانسور همرا است اما در چنین مراسمی چشم هایشان را می بندند چه که پرچم جمهوری اسلامی بالا می رود و در راستای مصلحت نظام است.
۳- گزارشگر برنامه با افتخار اعلام می کرد که یک زن باحجاب ایرانی جایزه گرفته. اگر این خانم با این لباس ورزشکاری باحجاب است پس چرا اگر در داخل کشور خانمی با چنین لباسی در انظار ظاهر شود متهم به بدحجابی می شود؟